به گزارش مشرق، بازدهی بازار سرمایه در سال ۹۸ تقریبا ۵ برابر بازارهای مالی موازی مانند بازار ارز و طلا بود؛ موضوعی که توجهات را به بورس جلب کرد. این بازدهی نهتنها در هفتههای آغازین سال ۹۹ تداوم یافت بلکه رکوردهای جدیدی چون عبور شاخص از مرز یک میلیون واحد و پیشی گرفتن نقدینگی ورودی به بورس از میزان سود سپردههای بانکی به ثبت رسید. این اتفاق برای اقتصادی مانند ایران که بازار سرمایه آن قدمتی بیش از نیم قرن داشته و طی تمام این سالها، بانکها وظیفه تامین مالی فعالیتهای اقتصادی را بر عهده داشتهاند نقطه عطف و موضوع غریبی به شمار میرود.
بیشتر بخوانید:
افزایش شاخص بورس، هجوم نقدینگی به بازار سرمایه، افزایش قابل توجه تعداد کدهای بورسی، آزادسازی سهام عدالت و... باعث شد بازار سرمایه ایران، خیلی زود با تحولات جدی مواجه شده و به یکی از فعالترین و هیجانانگیزترین بازارهای سرمایه در دنیا تبدیل شود به طوری که به نظر میرسد با افزایش تعداد افراد تازهوارد به بورس، در کنار حضور ۴۹ میلیون نفر از دارندگان سهام عدالت در این بازار طی ماههای آینده اقتصاد ایران شاهد چیزی حدود ۶۰ میلیون سهامدار در بازار بورس باشد. نشانههایی که همگی خبر از یک تحول جدی در اقتصاد ایران و تغییر جایگاه بورس به عنوان محلی برای تامین مالی فعالیتهای تولیدی دارد. درباره رشد شاخص در بازار سرمایه در ماههای اخیر و خوب و بد وضعیت فعلی بورس در ایران ذکر چند نکته ضروری است».
۱) بورس به جای بانک: افزایش حضور مردم در بازار سرمایه این فرصت را ایجاد میکند که بورس در ایران به ماموریت اصلی خود یعنی تامین مالی فعالیتهای اقتصادی بازگشته و بتواند جایگزین تامین مالی از سوی بانکها شود. این یک فرصت مغتنم برای اقتصاد ایران است تا هم مردم با بازار سرمایه آشنا شده و هم منابع مازاد و پساندازهای خرد و کلان مردم به جای حضور در بانک به سمت بازار سرمایه سوق یابد؛ اتفاقی مهم که میتواند به عنوان یک فرهنگ عمومی مطرح شود و با تغییر فرآیند تامین مالی فعالیتهای اقتصادی به شرط حضور این منابع در تولید، یک تحول جدی در اقتصاد ایران ایجاد کند، چرا که روی کاغذ باید تمام منابع مردم در بورس در شرکت یا بنگاه مشخصی سرمایهگذاری شود.
۲) رونق تولید با افزایش عرضه شرکتها: افزایش واگذاری شرکتهای دولتی و غیردولتی به صورت عرضه اولیه در بورس که روند آن در ماههای اخیر شتاب گرفته است، منجر به چند اتفاق مثبت خواهد شد. این منابع یا موجب افزایش تولید و سودآوری این شرکتها شده یا موجب تجهیز تکنولوژیهای جدید و افزایش بهرهوری تولیدات شرکتهای بورسی خواهد شد یا حداقل این شرکتها با استفاده از این منابع جدید، بدهیهای خود را تسویه کرده و در نتیجه تولید با هزینههای کمتری صورت خواهد گرفت. تحقق تمام این حالات با استفاده از نقدینگی جدید واردشده به این شرکتها، به نفع اقتصاد کشور بوده و منتج به افزایش حضور مردم در فعالیتهای اقتصادی و تحقق اقتصاد مردمی خواهد شد. علاوه بر این، موضوع حضور شرکتها در بازار سرمایه با هر کیفیتی منجر به شفافسازی صورتهای مالی و شفافیت در میزان درآمدها و هزینههای این شرکتها خواهد شد که تمام این اتفاقات- با هر کیفیتی- میتواند مثبت ارزیابی شود.
۳) لزوم بازبینی قوانین: با توجه به اتفاقات رخداده در بازار سرمایه طی یک سال اخیر مانند عبور شاخص از مرز یک میلیون واحد، افزایش تعداد سهامداران فعال در بازار و ورود حجم بیسابقهای از نقدینگی به این بازار ضروری است قوانین و مقررات جاری و ساری در این بازار با توجه به شرایط جدید مورد بازبینی و تجدیدنظر قرار گیرد چرا که با توجه به ایجاد شرایط جدید، ضروری است قوانین نیز با توجه به شرایط با تغییراتی مواجه شده و بهروز شود. ضمن اینکه آموزش اصول ابتدایی بورس و ارتقای سواد مالی شهروندان از طریق رسانههای عمومی و حتی مدارس میتواند یکی از پیشنهادهایی باشد که موجب افزایش سطح سواد عمومی و فرهنگ افزایش حضور شهروندان در بازار سرمایه و حضور مستقیم مردم در فعالیتهای اقتصادی از طریق بازار سرمایه شود.
با این حال اگر چه ماهیت افزایش حضور مردم در بازار سرمایه و جایگزینی بورس به جای بانک به عنوان محلی برای تامین اعتبار فعالیتهای تولیدی مثبت است اما این موضوع در صورت عدم توجه به برخی مسائل تبعاتی را نیز به همراه خواهد داشت.
الف) نقدینگی متهم ردیف اول: آنچه امروز در افزایش قیمت سهم برخی شرکتهای بورسی دیده میشود، بعضا آنقدر جهشی است که نه میتواند مبتنی بر افزایش بازدهی این شرکتها و نه به واسطه افزایش قیمت داراییهای این شرکتها باشد بلکه تنها دلیل این افزایش را میتوان هجوم نقدینگی و حملات سوداگرانه افراد حقیقی و حقوقی دارای منابع مازاد ریالی به بازار سرمایه دانست. طبیعی است وقتی هر بازاری شاهد افزایش تقاضا باشد قیمت کالای آن بازار با افزایش مواجه میشود که برای ایجاد تعادل در آن بازار باید عرضه آن کالا تقویت شود اما در بازار سرمایه یا حتی دلار و طلا و... ایران در سالهای گذشته، این تجربه وجود دارد که بهرغم عرضه سکههای پیشفروش در سال ۹۷ یا تزریق میلیاردها دلار ارز به بازار یا افزایش عرضه اولیه شرکتهای بورسی در بازار سرمایه، قیمتها نهتنها متعادل نشده بلکه برخلاف مبانی علم اقتصاد افزایش داشته است که تنها دلیل آن را میتوان حملات سوداگرانه نقدینگی به این بازارها دانست.
ب) خطرات افزایش جهشی شاخص بورس: سودهای هر روزه بازار سرمایه باعث شده بسیاری از افراد به طمع کسب سود در کوتاهمدت و با نگاه سفتهبازانه وارد این بازار شوند.
یکی از مشکلات این مسأله افزایش عدم پایبندی افراد حقیقی و حقوقی به تعهدات اقتصادی خود است. نمونه بارز آن را میتوان در افزایش مطالبات معوق، افزایش میزان چکهای برگشتی و تاخیر در بازپرداخت تسهیلات دریافتی از نظام بانکی دانست به طوری که در چنین شرایطی افراد بدهکار به نظام بانکی و دارای معوقات بانکی حاضر به بازپرداخت تسهیلات خود نشده و ترجیح میدهند ولو با پرداخت جریمه دیرکرد، منابع خود را به جای بازگرداندن به بانک وارد بازار سرمایه کنند. سودهای شارپی و بیقاعده در یک بازار بیشک بر سایر بازارها نیز تاثیر منفی داشته و بر روابط میان تولیدکننده با مصرفکننده یا کارگر و کارفرما و... تاثیر داشته و تغییراتی را در این روابط ایجاد خواهد کرد. برای مثال اگر چه در ماههای اخیر بخش قابل توجهی از نقدینگی به سمت بازار سرمایه حرکت کرده است اما در روزهای اخیر بازار طلا و ارز نیز با نوساناتی مواجه شد که دلیل اصلی آن را میتوان ارتباط مستقیم و غیرمستقیم بازارهای مالی با یکدیگر دانست به نحوی که وقتی شاخص بورس به صورت جهشی افزایش یابد، این افزایش به صورت غیرمستقیم بر سایر بازارها نیز تاثیرگذار خواهد بود.
منبع: وطن امروز